بالاخره یه روز یه انگشتر میخرم و میدم اسمتو روش بنویسن تا پیشم باشی تا مراقبم باشی تا به خودم ببالم از داشتنت تا دلت برام تنگ بشه و راهم بدی خونه ت تا دلم برات تنگ بشه و پرواز کنم برای اومدن بالاخره به روز یه انگشتر میخرم و میدم اسمتو روش بنویسن تا همه ی عالم بدونن این دنیا تو دستای کیه روم نمیشه بگم بهت عاشقم ولی عاشقم به انگور روی ضریحت به ایوون نجفت به آرامش صحن و سرات به دل مهربونت چشمای قشنگت ابوتُراب من این عید مبارک خودت و خانواده ت باشه مبارک همه میدم اسمتو ,انگشتر میخرم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

صنف مترجمان استان کرمانشاه واگویه های دل با "خودم"... معجزات علمی قرآن کریم دانلود بازی برای کامپیوتر PC دان وب| کامپیوتر | danweb پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان Armoo سالن عقد خاطره ( با همکاری دفتر ازدواج ) عنوان